بر استخوان های مردگان سال2009 منشر شده و یکی از شاخص ترین رمان های توکارچوک است. نامش برگرفته از شعر ویلیام بلیک است و قصه اش در شهری کوچک رخ می دهد. شهری که در گوشه ای افتاده و مرزی است. راوی زنی است در آستانه ی سال خوردگی که به گیاهان و جانوران و انزوا علاقه دارد. دست سرنوشت او را به این شهر کشانده و او ناگهان شاهد قتل هی عجیبی می شود. قتل آدم های مهمی در شهر، اما پلیس شهادت های او را به هیچ وجه جدی نمی گیرد. نیمه دیوانه می دانندش ولی او سر حرفش می ایستد و تلاش می کند نشان دهد و بقبولاند که این آدم ها را موجوداتی به «دلایلی» کشته اند...
توکارچوک یک روایت معمایی سیاه را با حال و هوایی هراس آلود تلفیق می کند و رمانی می آفریند که تا بن استخوان خواننده نفوذ می کند.